بازگشت به سرزمین محبوبم

ساخت وبلاگ
امشب انشالا میریم عروسی. نازبانو شانس من نمیخوابه:ا نمیدونم چیکار کنم. دستمال مرطوب هاش رو برداشته و داره بازی میکنه. میترسم مثل اون روز که مهمون داشتم تا ۷ نخواد بخوابه. کاش بخوابه و سرحال شه و تا او بازگشت به سرزمین محبوبم...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 80 تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1398 ساعت: 18:02

دارم از غصه می میرم سرم درد گرفته. نمیدونم چطور بخوابم. هر سری همسر تنها بره خونه مادرش ما یک بدبختی جدید خواهیم داشت.درد و بلای بدبختی های قبلی بخوره تو سر من! رفتیم ختم فامیلش. بعد مر بازگشت به سرزمین محبوبم...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 92 تاريخ : يکشنبه 29 ارديبهشت 1398 ساعت: 18:02

امشب طبق تصمیم قبلی نرفتم خونه مادرشوهر. اما همسر رفت. بدون بحث و ... حتی گفت بزارمت خونه مامانت که برای جلوگیری از حساسیت های احتمالی گفتم نه

جاری ها هم نرفته بودن. شوهراشونم! الان تازه من بی عرضه ترینشونم

همسر که رفت دلم برا نازبانو سوخت. حاضر شدم و با هم رفتیم کلی تو پاساژا گشتیم. دخترم کیف کرد. وقبل از اومدن باباش اومدیم خونه

بازگشت به سرزمین محبوبم...
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 86 تاريخ : شنبه 10 فروردين 1398 ساعت: 1:46

از صبح کلی کار کردم. هویجا رو شستم. اب میوه گرفتم و ابمیوه گیری رو شستم. سبزی شستم و کاهو و کلم برکلی(یه جا بود که ارزون بود و خریدیم).غذا درست کردم. سطل رو شستم و پایه گل رو. نازبانو رو هم سرگرم کردم این وسط. تازه هنوز به گلدونای بیچاره اب ندادم و خستم.و الانم دارم باهش بادکنک بازی میکنم.

بازگشت به سرزمین محبوبم...
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 79 تاريخ : شنبه 10 فروردين 1398 ساعت: 1:46

یکی از جاری ها که مدعی بود شده با دعوا جمعه نمیره خونه مادرشوهر رفته بود! به خواهرشوهرا سلام نکرده بود و بدون خداحافظی اومده بوده.امشب ما رفتیم. یعنی تا آقای همسر اومد و رفتیم شد ۱۱ و نیم. نازبانو بغل بازگشت به سرزمین محبوبم...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 105 تاريخ : شنبه 10 فروردين 1398 ساعت: 1:46

آدم بچه دار که میشه براش یه سوال پیش میاد و اونم اینکه چرا همه کمدها و کشوهای خونه رو قفل دار نمیسازن!

والا با این وروجک های دوست داشتنی!

بازگشت به سرزمین محبوبم...
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 67 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 0:34

پریشب قبل خواب الکی بحث کردیم. بعد من شوخی شوخی باد کردم و چون محل نداد جدی شدم. دیروز ظهر که اومد کلی بوس کرد که آشتی کنم. مینویسم شاید چشمای کورم دید خوبی هاشو! الانم زنگ زد رفته بود برام گوشت بگیره برا کمپوت گوشت تا قوی بشم. خدا خیرش بده و به منم انصاف

بازگشت به سرزمین محبوبم...
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 65 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 0:34

دیروز صبح نزدیک ۳ ساعت اشپزخونه رو مرتب میکردم. عصرم که همسر اومد بعد بیدار شدن افتادیم به تمیز کردن خونه. این مدت که مریض بودم و متاسفانه هنوزم هستم، جارو نکشیره بودم و خونه افتضاح شده بود. بعد ۲ ساع بازگشت به سرزمین محبوبم...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 59 تاريخ : شنبه 6 بهمن 1397 ساعت: 0:34

این که این موقع شب بیدارم هیچ دلیلی نداره جز خانواده شوهر! کلی هی فکر کردم که کارم بد بوده یا نه. اما همین الان یادم اومد که همیشه تر زده شده به جمعه های من به خاطر نحسی اونا. انشالا ریششون خشک بشه

بازگشت به سرزمین محبوبم...
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 67 تاريخ : سه شنبه 27 آذر 1397 ساعت: 7:47

اومدم تو اتاق تا قیافشو نبینم. صبحی باز برا مصاحبه باید سوار هواپیما میشدم. برای بار اخر تو خواب به نازبانو شیر دادم و رفتم. ۲۰ دقیقه به پرواز رسیدم، اما راهم ندادن. به گمونم جامو فروخته بودن. مجبور ش بازگشت به سرزمین محبوبم...ادامه مطلب
ما را در سایت بازگشت به سرزمین محبوبم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 2nargesi9 بازدید : 78 تاريخ : سه شنبه 27 آذر 1397 ساعت: 7:47